[ad_1]
داستان از شبه جزیره عربستان شروع می شود ، ما دقیقاً نمی دانیم از کجا ، اما این داستان در مورد “سهیل” ، جوان قوی یمنی است که مردی را به نام “ارک” کشت ، و به نظر می رسد که او به نام او ، با هفت دختر آن را در تابوت حمل کردند و او را به کشور خدا برد و آنها قسم خوردند که انتقام بگیرند ، اما سوچیل آنقدر زیرک بود که آنها را متقاعد کند که شخص دیگری پدرشان ، بز را کشته و سپس فرار کرده است.
پس از این حادثه ، سوچیل با دختری به نام جوزا ازدواج کرد ، و به نظر می رسد که دوست ما در کنترل خشم خود با مشکل روبرو شده بود ، همانطور که یک بار اتفاق افتاد ، پس از یک اختلاف داخلی ، او به کمر دوقلو ضربه زد و شکست ، و دوباره سوچیل دور به جنوب ، و او دو خواهر داشت ، شاعران. هر یک از او به دنبال او حرکت کردند ، اما رودخانه ای در راه آنها بود ، یکی از آن عبور کرد (آن را ترانزیت می نامیدند) ، و دیگری نتوانست از آن عبور کند ، بنابراین او عزادار شد و گریه کرد تا اینکه چشمهایش را بست -گامیسا).
ما در اینجا در مورد یک داستان واقعی صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد یک افسانه باستانی عرب ، به ویژه با ستاره ها مرتبط هستیم. درخشش آن در گذشته توسط اعراب مورد ستایش قرار می گرفت و آنها هزاران شعر در آن می گفتند و به دلیل رنگ آمیزی با قرمزی به دلیل وجود آن در جنوب آسمان ، گفته می شود که یک خون یک تابوت است و دو خواهر ستاره های شاعران شام و یمن هستند و رودخانه کمربند کهکشان است.

از طرف دیگر ، دختران کشتی چیزی بیش از یک گروه از ستاره های آسمان نیستند ، که ما آنها را به عنوان صورت فلکی برج بزرگ می شناسیم ، و صورت فلکی نجوم ستاره های زیادی را در آسمان جمع می کند تا آنها شکلی را تشکیل دهند با یک افسانه باستانی مرتبط است. اعم از حیوان یا انسان مانند ماده ای از ستاره ها در شب استفاده کنید تا تصویری از اتومبیل بکشید یا آنها را به هم متصل کنید تا حرف اول نام خود را بنویسید. در واقع ، ستاره ها مانند آسمان نیستند ، اما اگر از زمین به آن نگاه کنیم ، این شکل به نظر می رسد و دانشمندان غالباً از این اشکال برای تعیین مکان ستاره ها استفاده می کنند.
در مورد جوزا ، این چیزی نیست که شما تصور کنید ، در حال حاضر نام جوزا یکی از صورت های فلکی نامیده می شود ، در لاتین به “جوزا” و در عربی “جوزا” گفته می شود. در مورد عرب جوزا ، این مکان مکانی بود که اکنون ستاره شناسان صورت فلکی جبار (جبار) نامیده می شوند و شما می توانید آن را در زمستان با چشم خود مشاهده کنید ، زیرا این گروه شامل گروهی از درخشان ترین ستارگان است و عرب باستان تصور می کرد که یک زیبا ، با دختری جنگید که رنگین کمان پوشیده است و آن را به یک شیر نزدیک نشان می دهد ، اما در حالی که ما در مورد جوزا صحبت می کردیم ، بیایید نقشه این صورت فلکی خاص را بررسی کنیم ، زیرا یک تناقض عجیب وجود دارد.
این صورت فلکی در کتاب ها و اطلس های نجوم به عنوان شکارچی یا نیرومند (اوریون) شناخته می شود و داستان های زیادی در مورد میراث یونان باستان دارد ، از جمله داستان یک شکارچی باتجربه تا جایی که می خواست همه حیوانات روی زمین را بکشد ، که خشم او را برانگیخت “گایا” ، الهه زمین در افسانه قدیمی ، تصمیم گرفت عقرب را برای کشتن او بفرستد و موفق شد. اما متوجه می شوید که صورت فلکی شبیه مردی است که سپری در دست دارد ، اما نام ستاره های آن که بین المللی شناخته شده اند ، هنوز از جوزا گرفته شده است.
برای مثال ستاره “Betelgeuse” را در نظر بگیرید ، در زبان لاتین “Betelgeuse” نوشته شده است. اگر تصمیم بگیرید کمی به تاریخچه نام نگاهی بیندازید ، متوجه می شوید که به طور خاص به این صورت نوشته نشده است ، بلکه از نزدیک با “Bedlgeuze” یا “بد جوزا” نوشته شده است ، و همانطور که می بینید عربی کلمه واقعی “دست جوزا” است ، اما در طول ترجمه از عربی به لاتین “yad” گم شد و “بد” شد ، و سپس – به دلیل اینکه ستاره قبلاً زیر بغل شکارچی قرار گرفته است – نامیده می شد “کمی” توسط زیر بغل ، یعنی “بازوی جوزا” است.
بسیاری از ستاره های صورت فلکی با “دختر” جوزا مرتبط هستند و نه با شکارچی مرد. به عنوان مثال ستاره این گروه را در نظر بگیرید که به لاتین “Alnitak” به معنی گروه جوزا و گروه نامیده می شود. رابطه ای است که دختر آن را به وسط گره می زند همانطور که در مورد اسما بنت ابی بکر می گوییم – خدا از او راضی باشد – این “دو لاین” است و گروه ستاره های سمت راست “تاج” نامیده می شود ( برچسب) ، که تاج جوزا است ، بنابراین دو ستاره از صورت فلکی همسایه در رودخانه به نام صندلی متعلق به جمینی در داستان باستان نامگذاری شده اند و “کورسا” و “صندلی” (کورسی) نامیده می شوند.
رمز و راز این پارادوکس ، که در آن کل صورت فلکی دارای توصیف یونان باستان است ، اما ستاره های آن تاریخ عرب را دنبال می کنند ، اگر در تاریخ به اواخر قرن هشتم میلادی بازگردیم ، زمانی که جنبش ترجمه در میان عرب ها شکوفا شد ، آشکار می شود ، بنابراین آنها منتقل شدند علم از تمام مناطق جغرافیایی آنها و یکی از مهمترین این کتابها کتاب “آلماگست” اثر کلادیوس بطلمیوس بود که در اسکندریه زندگی می کرد و در قرن دوم میلادی درگذشت.
در این هنگام ، منجم عرب عبدالرحمن صوفی ظاهر شد ، كه در سال 903 میلادی در ری در ایران متولد شد و با آداد البویهی ، یكی از پادشاهان سلسله بودا در تماس بود كه به شدت از وی حمایت می كند. الصوفی در ترجمه و تصحیح اشتباهات کتاب بطلمیوس کار می کرد ، اما هنگام کار متوجه شد که بطلمیوس درباره ستاره هایی صحبت می کند که اعراب باستان دوره قبل از اسلام آنها را می شناسند ، بنابراین تصمیم گرفت این نام ها را به اطلس جدید خود اضافه کند ، که ما اکنون آن را با عنوان “لاستیک سیارات ثابت” (اسیدی) می شناسیم. چهل و هشت سیاره).

در نقاشی های بطلمیوس از صورت های فلکی ، مزایایی وجود داشت ، زیرا آنها از صورت های فلکی عرب باستان که پراکنده و مبهم بودند ، واضح تر و مشخص تر بودند ، اما از طرف دیگر ، ستاره ها در میراث یونان با جملات کامل مانند “ستاره که در شمال چنین واقع شده است “، در حالی که عرب ها نام ستارگان باستانی آنها از یک کلمه بودند. علاوه بر این ، ترجمه های الصوفی از نام های ستاره ای شامل سبک تک کلمه ای است.
هنگامی که حرکت ترجمه از عربی به لاتین در دوره رنسانس (حدود 1500 میلادی) رونق یافت ، منجمان مانند پطروس اپیان کتاب صوفیان را ترجمه کردند ، کتابی که در دوره رنسانس اسلامی به عنوان یکی از اصلی ترین نشانه ها در نجوم و طالع بینی قلمداد می شود و از آن لحظه به بعد ، این میراث به جهان منتقل شد ، و از آنجا که استفاده از نام ستاره های عربی ساده تر و آسان تر بود ، نقاشی های آلماگست نیز واضح تر بودند ، و تا زمان نوشتن این کلمات با هم استفاده می شدند.
برای درک عمیق تر از این میزان همپوشانی ، برای مثال ، صورت فلکی دب اکبر را در تصویر پیوست در نظر بگیرید ، که تقریباً به این روش در کتابها و اطلسهای نجومی مدرن ترسیم شده است. در مورد داستان عربی ، این داستان دختران تابوتی است که چندی پیش درباره آنها صحبت کردیم و گروهی از آنتیلوپ ها در کنار دختران تابوت زندگی می کردند. اما وقتی شیر یک دفعه به زمین خورد ، آنتیلوپ فرار کرد و سه بار پرید ، سپس به استخر نزدیک آن رفت تا آب بنوشد (میراث بادیه نشین).
در مورد اسطوره یونان ، او از یک پوره جذاب به نام “کالیستو” می گوید که زئوس ، پادشاه خدایان را نابینا کرد ، بنابراین او را به عنوان صیغه گرفت و به ملاقات او رفت و با او به ملاقات مخفی رفت ، از ترس که همسرش متوجه این موضوع شود ، اما همسرش ناگهان در جنگل به سمت او آمد ، به طوری که وقتی متوجه آمدن او شد ، کالیستو را به یک خرس بزرگ قهوه ای تبدیل کرد و پس از حوادثی که باعث مرگ خرس شد ، زئوس او را در ستایش کالیستو به بهشت بلند کرد.
حال ، اگر به صورت فلکی خرس بزرگ نگاه کنیم ، خواهیم فهمید که ساختار کلی آن از افسانه یونان گرفته شده است ، اما ستاره ها چنین نیستند. برخی از ستارگان افسانه عرب را توصیف می کنند ، مانند ستاره پرش اول به نام (Alula Borealis) یا دوم (Tania Australis) و سوم (Talitha) ، ما همچنین گروه ستاره های استخر (Alhaud) را پیدا می کنیم ، همه گرفته شده از افسانه های عرب باستان.
از طرف دیگر ، متوجه می شوید که حتی ستاره های ترجمه شده از تصویر خرس نیز عربی بوده اند ، بنابراین نام هایی مانند Aliot را پیدا می کنید که مکانیسم خرس است ، یا Merak که آبگوشت یا چربی خرس است ، به طوری که عارف حیوان را نمی شناسد. خود خرس و قبل از دیدن آن ، تصمیم گرفت که در نقاشی خود دم طولانی به آن بدهد ، بر خلاف ماهیت واقعی خرس و دم طولانی در میراث نجومی باقی مانده است و اکنون شکل رسمی صورت فلکی است.
آنچه ما چندی پیش نشان دادیم ، مجموعه ای از نمونه های بسیار ساده سهم قابل توجه اعراب و مسلمانان در نامگذاری ستاره ها بود و اگر در واقعیت مراقبه کنید ، در میان بیش از 300 ستاره که تا سال 2016 نام های رسمی رسمی داشتند ، واقعاً شگفت زده خواهید شد. (به غیر از میلیون ها ستاره ای که اکنون نام علمی دقیق دریافت می کنند ، نه سنتی) ، خواهید دید که بیش از 200 ستاره با نام های عربی با حروف لاتین نوشته شده اند (با تلفظ عربی آنها) ، این نام ها در کتاب های معروف است تاریخ علم و نجوم و اطلس ها ، اما آیا کسی در مورد ریشه های آنها یا قصه های صورت های فلکی از کجا چیزی می داند؟
پاسخ این س unfortunatelyال متأسفانه “نه” است. گرچه قصه های صورت فلکی یونانی در میان ستاره شناسان و آماتورها رایج است ، ما داستانهای زیادی از ستاره های عربی را نمی یابیم ، و البته این س toال به چیزی عمیق تر از تجلی فرهنگی نامهای ستاره ای گسترش می یابد در کتابها ، همانطور که برخی از کتابهای تاریخ نجوم آنچه بین بطلمیوس ، از یک سو و کوپرنیک ، از سوی دیگر ، و بین آنها دوران تاریک اروپا اتفاق افتاده است ، مانند یک جهش عظیم فکری است ، اما کسانی که تاریخ را می اندیشند توسعه این علم در عصر طلایی تمدن اسلامی می داند که این چنین نبوده است.
دکتر جورج سالیبا ، متفکر لبنانی تبار مقیم ایالات متحده که به عنوان استاد علوم عربی و اسلامی در دانشگاه کلمبیا کار می کند ، در کتاب خود ، علوم اسلامی و ظهور رنسانس اروپا ، توضیح می دهد که چگونه عرب ها نه تنها علم را ترجمه می کنند از مناطق اطراف ، از جمله کتاب بطلمیوس ، اما در تعامل با آنها است. آنها چه با تعمیق ، اصلاح یا ایجاد ابزار به آن اضافه می کنند و این بیشتر در علوم نجومی اتفاق می افتد.
این را می توانیم به وضوح در سهم اعراب در انتقال نجوم از طالع بینی به علمی که اکنون به تصویر آن شباهت دارد ، و انتقال قابل توجه از دنیای نظریه پردازی به آزمایش و ابزاری که عربها بهترین نمونه آنها را ابداع یا اختراع کرده اند ، ببینیم. مهمترین آنها بدون شک اسطرلاب است ، این امر همچنین در اندازه گیری اقیانوس زمین ، محل قرارگیری ستارگان و علوم زمان ظاهر می شود. در حقیقت ، نیاز دولت اسلامی در آن زمان به این علوم از نظر اداری و اقتصادی (مثلاً نیاز به اندازه گیری زمین و میزان برداشت) یا قانونی (محاسبه زمان نماز ، مسئله ای قابل فهم بود) پیچیده تر پس از گسترش جهان اسلام شامل طول و عرض جغرافیایی مختلف).
آنچه در این صورت در مورد نام ستاره های عرب اتفاق می افتد تنها قسمت کوچکی از داستان بزرگ است که نیاز به بازنویسی دارد تا شخصیت های واقعی آن بتوانند در مکان های مناسب خود قرار بگیرند ، خواه ساکنان افسانه ها باشند یا در دنیای واقعی!
—————————————————————
منابع
- کتاب تصویری از سیارات الحسین عبدالرحمن بن عمر الرضی ، معروف به صوفیان. خالد بن عبدالله العجاجی
- دائرlopالمعارف نام ستاره های عرب در نجوم باستان و مدرن – دکتر عبدالرحیم بدر
- فرهنگ نجومی .. صورت های فلکی ، تصاویر ستاره ها یا صورت های فلکی آنها و نام های عربی آنها – منصور حنا جرادک
- علوم اسلامی و ظهور رنسانس اروپا – جورج سالیبا
- نویسنده از نرم افزار رایگان “Stellarium” برای یافتن و ترسیم موقعیت ستاره ها و صورت های فلکی استفاده می کند
- لیست اسامی ستاره ها از اتحادیه بین المللی نجوم
مقاله بیشتر
[ad_2]