[ad_1]
توماس ادسال ، استاد روزنامه نگاری سیاسی در دانشگاه کلمبیا ، ایالات متحده را غوطه ور در جهانی پر از انواع موازی مخرب همان مشکلات ساختاری توصیف می کند. به عنوان اشتیاق ضد مهاجر ، قبیله گرایی سیاسی ، نژادپرستی ، تنش های قومی ، اقتدارگرایی و نابرابری منجر به تصاحب راست گرایان دولت فدرال به رهبری دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق شده است.
ادسال در مقاله خود در نیویورک تایمز می گوید (نیویورک تایمز) که ویژگیهای عجیب و غریب آمریکایی در طول سالهای ترامپ کشور را نسبت به گسترش این آشفتگی رادیکال در سراسر جهان کور کرده است ، حتی زمانی که برخی از دانشمندان و تحلیلگران زیرک تمام ارتباطات را می دیدند و سعی می کردند مردم را در مورد آنها آموزش دهند.
یک رشته مشترک بین این تحولات به ظاهر ناهمگن وجود دارد ، که آنها آن را “گسترش خسارات در همه جا” می خوانند ، وضعیتی که محققان آن را “یک آزمایش صنعتی دیرهنگام توصیف می کنند ، به طور خلاصه ، در حال رشد فقدان و کاهش در همه جا است”
محققان می گویند در گزارش نظریه طبقه بندی طبقه بندی بعد از لیبرال ، چنین فقدانی توسط کودکان احساس می شود که به دلیل افت شدید شانس آنها برای رسیدن به استاندارد زندگی به اندازه والدین ، کاهش یافته است. این کاهش شدید توسط مردان به عنوان کاهش شکاف حقوق و دستمزد جنسیتی ، تفکیک شغلی و انواع دیگر خسارات در مقایسه با زنان احساس می شود. کارگران کارخانه آن را ضرر شدیدی در تعداد مشاغل پردرآمد اتحادیه ها می دانند. خانواده ها به اصطلاح “کمربند زنگ” از آنچه از دست دادن شغل و سود در منطقه اقتصادی در غرب میانه به نفع چین و سایر کشورها است ، رنج می برد.
خصوصیات ویژه آمریکایی در طول سالهای ترامپ کشور را از گسترش این اختلال افراطی در سراسر جهان کور کرد
نویسنده اظهار داشت که این مخرج مشترک از دست دادن باعث ظهور سیاستمداران و استراتژیست های سیاسی علاقه مند به تغییر هنجارهای اجتماعی مانند ترامپ ، استیون بانون ، مارین لوپن و نایجل فاراژ شده است که با نمایندگی سایر گروه هایی که از او بهره مند می شوند ، سیاست را از دست می دهند.
پوپولیست راست گرا
نویسنده اضافه کرد که این سیاست از دست دادن ، به نوبه خود ، با ترویج این دیدگاه که گروه های محروم به طور ناعادلانه از حمایت قانونی ، جنبش های اجتماعی برابر و کمک های دولتی و خیریه بهره مند شده اند ، حق پوپولیست را تقویت می کند. در عوض ، این ابتکارات بیش از حد در نظر گرفته شده و یک مزیت ناعادلانه را فراهم می کند. که منجر به “دوره جدیدی از شکایات بزرگ ، درگیری های شدید و ایدئولوژی افراطی” می شود.
ادسال پس از ارائه بسیاری از نظرات محققان ، به این نتیجه رسید که در برخی از دموکراسی های غربی ، عدم اعتماد عمومی به توانایی ها و سیاست های احزاب و نخبگان مستقر ، و همچنین نگرانی در مورد آشفتگی اقتصادی ، تغییر مسیر و مهاجرت ، موجب افزایش رهبران غیر لیبرال می شود. هنجارهای دموکراتیک ، نهادها و آزادی های مدنی.
اگر بایدن در سیاست خارجی خود شکست بخورد ، خدا ما را یاری کند ، ما با قطب شدید سیاسی ، نفرت ، پاکسازی قومی ، احساسات ضد مهاجرتی شدید و گسترش فاشیسم به دنیای دهه 1930 باز خواهیم گشت.
وی خاطرنشان كرد: در دموكراسی های جدیدتر كه در دهه 1980 و 1990 از حاكمیت استبدادی تغییر جهت داده بودند ، مجموعه ای از عوامل منجر به ركود یا انحطاط دموكراتیك شده بود ، از جمله ظرفیت دولت ، قانون شكننده قانون ، سنت های شكننده تحمل مخالفت ، نابرابری زیاد ، فساد و ارتش با نقش پررنگ در سیاست.
وی افزود: رژیم های اقتدارگرا و غیر لیبرال در سراسر جهان به طور فزاینده ای از ابزارهای دیجیتالی برای نظارت بر شهروندان خود ، کنترل آزادی بیان و سانسور و دستکاری اطلاعات برای حفظ کنترل بر جمعیت خود استفاده خواهند کرد. چنین سیستم هایی به طور فزاینده ای در حال نفوذ الکترونیکی هستند که شهروندان خارج از مرزهای آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. مانند هک کردن روزنامه نگاران و اقلیت های مذهبی یا حمله به ابزارهایی که آزادی بیان را به صورت آنلاین فراهم می کنند ، به عنوان بخشی از تلاش گسترده تر آن برای نظارت و نفوذ بر جمعیت های خارجی
جک گلدستون ، استاد سیاست عمومی در دانشگاه جورج میسون ، در پایان مقاله خود گفت: “اگر بایدن در سیاست خارجی خود شکست بخورد ، خدا ما را کمک کند ، ما با قطب بندی شدید سیاسی ، نفرت ، پاکسازی قومی به جهان دهه 1930 باز خواهیم گشت ، احساسات ضد مهاجرت شدید و گسترش فاشیسم. “
اخبار بیشتر
[ad_2]