[ad_1]
عدم برنامه ریزی دقیق باعث می شود که ما به طور تصادفی با زندگی برخورد کنیم و بنابراین احساس می کنیم که دستان زندگی بدون پیشرفت در حال حرکت است ، که باعث می شود از دستاوردهای خود احساس رضایت کنیم.
استراتژی ها و توصیه های موثری وجود دارد که می توانید برای سازماندهی بهتر زمان و اجتناب از استرس های روانی و احساسات منفی که با اتلاف وقت همراه است ، بدون دستیابی به اهداف مورد نظر ، مانند تهیه فهرست کارهای روزانه ، تقسیم کارهای مزاحم به بخش های فرعی و تعیین اولویت ها
نویسنده Nahum Mentgod Rubio می گوید – در این مقاله ارسال شده توسط “Psicologiaymente Spanish” – جهان در زمان ما به طرز باورنکردنی شتاب می گیرد و این همیشه ما را مجبور می کند تا برای انجام وظایف خود قبل از پایان روز با زمان مسابقه دهیم. برای انجام مسئولیت خود در قبال کار یا تحصیل ، گاهی اوقات مجبور می شویم زمانی را برای استراحت یا استراحت اختصاص دهیم که واقعاً به آن نیاز داریم.
عدم برنامه ریزی دقیق باعث می شود که ما به طور تصادفی با زندگی برخورد کنیم و بنابراین احساس می کنیم ساعت ها ، روزها ، ماه ها و سال ها به سرعت از جلوی چشم ما می گذرند و از دست ما خارج می شوند و عقربه های ساعت زندگی بدون پیشرفت حرکت می کنند. باعث می شود از دستاوردهای خود احساس رضایت کنیم.
اما – به گفته نویسنده – ما می توانیم این واقعیت را تغییر دهیم ، مهارت های مدیریت زمان را بهبود بخشیده و تمام وظایفی را که برای انجام هر روز برنامه ریزی کرده بودیم به انجام برسانیم. برای رسیدن به این هدف ، 4 نکته وجود دارد که باید رعایت شود:

-
1- فهرست وظایف:
ما نمی توانیم ساعات روز را بدون برنامه ریزی خوب روز به خوبی مدیریت کنیم. اگرچه این امر بدیهی به نظر می رسد ، اما در حقیقت اکثر مردم آن را نادیده می گیرند یا اهمیت آن را دست کم می گیرند. به عنوان مثال ، وقتی صبح برای کارهای کوچک انرژی مان تمام می شود و عصر فرا می رسد ، خود را خسته می بینیم و قادر به مواجهه با هرگونه عارضه یا تصمیم گیری نیستیم. همچنین عدم وجود لیست دقیق کارهای انجام شده که از صبح زود در دست داریم باعث می شود که این وظایف را فراموش کرده یا آنها را نادیده بگیریم و به دلیل تنبلی یا رفتار بد آنها را به تعویق بیندازیم.
همه این مشکلات را می توان به سادگی با نشستن کمی فکر کردن و نوشتن تمام کارهای بر روی کاغذ یا تلفن همراه اجتناب کرد. این امر هر روز یا هفته ما را از اهداف و مسئولیت های خود آگاه می کند. هر بار که یک کار را به پایان می رسانیم ، آن را کنار می گذاریم و بدون وقفه یا بداهه به کار بعدی می رویم. این لیست می تواند شامل زمان اختصاص داده شده برای هر کار و زمان شروع آن باشد.
-
2- بزرگ یا کوچک؟
هنگامی که لیستی از آنچه در طول روز به آن خواهیم رسید تهیه می کنیم ، می توانیم وظایف خود را به اهداف فرعی کوچک تقسیم کنیم تا انگیزه ما حفظ شود ، به ویژه برای کارهایی که ساعت های طولانی طول می کشد. به عنوان مثال ، هرچه بیشتر کار را در نیم ساعت به پایان برسانیم ، اشتیاق و رضایت بیشتری احساس می کنیم و بنابراین کم کم به سمت اتمام کار پیش می رویم. این روش باعث می شود بعد از هر نیمه ای که می خوریم ، نیمه پر لیوان را بیشتر ببینیم.
به عنوان مثال ، اگر قصد دارید گزارشی را در دفتر خود تهیه کنید که حداقل دو ساعت طول بکشد ، می توانید کار را به کارهای کوچک تقسیم کنید و فکر کنید که 5 قسمت کار را تکمیل خواهید کرد ، هر کدام کمتر از نیم ساعت طول می کشد. بعد از تکمیل هر قسمت از گزارش احساس هیجان و آرامش بیشتری خواهید داشت.

-
3- تعیین اولویت ها:
وقتی فهرست کارهای خود را تهیه کردید و آن را به قطعات کوچک تقسیم کردید ، وقت آن است که اولویت بندی کنید. معیارهایی وجود دارد که اهمیت هر شغل و اولویت آن را تعیین می کند. برخی نیز تمایل دارند که کارهای پیچیده تر و زمان برتری را آغاز کرده و کارهای ساده را برای عصر هنگام خستگی رها کنند.
به طور کلی ، وظایف فوری ابتدا باید شناسایی شوند ، در برنامه ریزی واقع بینانه باشند و از تاخیر و دسته بندی وظایفی که نیاز به تمرکز زیادی دارند ، اجتناب شود ، زیرا آنها می توانند در کنار هم منجر به احساس درماندگی و سقوط تحت فشار شوند. برای نشان دادن اهمیت کار برنامه ریزی شده ، می توان از سیستم تفاوت رنگ ، علائم نقطه گذاری یا سایر نمادها استفاده کرد.
ما همچنین می توانیم لیست را به ترتیب اهمیتی که تصمیم گرفته ایم بازنویسی کرده و زنگ تلفن را به کار ببریم تا موارد اضطراری و اولویت ها را به ما یادآوری کند تا از فراموشی و سردرگمی جلوگیری کنیم. البته ، ممکن است در طول روز شگفتی هایی رخ دهد تا ما را وادار به تغییر برنامه ها و تنظیم مجدد اولویت ها کنیم و این مسائل باید با انعطاف پذیری و با تعهد لازم به برنامه از پیش برنامه ریزی شده ، حل شوند.

-
4- برنامه ریزی زندگی به معنی همه چیز است:
نویسنده بر اهمیت برنامه ریزی دقیق برای هر کاری که انجام می دهیم تأکید می کند ، اما این تنها چیزی نیست که باید در زندگی ما سازماندهی شود ، زیرا اهداف ، سرگرمی ها و اوقات فراغت ما نیز باید برای اطمینان از هماهنگی بین حرفه ای و شخصی ما برنامه ریزی شود. زندگی کنید و از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
به عنوان مثال: اگر می خواهید یک زبان جدید بیاموزید ، باید فرآیند یادگیری را در برنامه روزانه خود قرار دهید و این هدف بزرگ را به اهداف فرعی کوتاه مدت تبدیل کنید ، مانند یادگیری تعدادی فرهنگ لغت جدید ، تمرین تلفظ صحیح و خواندن داستان یا کتاب به زبان مقصد.
بیشتر ریاض
[ad_2]